میخوام یه قولی بهت بدم رفیق…
…اصلاً دوست نداری بدونی که واقعاً چیام.» ولورین وحشی شماره ۸-زب ولز
زب ولز نویسندهای است که شاخصترین کارهایش برای کمیک اسپایدرمن است. عناوینی چون آرک Shed در کمیک اسپایدرمن و آرک اول سری Avenging Spider-Man را شاید بشود از بهترین کارهای او در مارول دانست. نویسندهای که پتانسیل بالایی در نمایش استعدادهای نهفته خود دارد اما تا به حال فرصت مناسبی برای خلق یک کمیک عالی پیدا نکرده است اگرچه به شخصه آرک Shed را جزء خوبترین آرکهای اسپایدرمن میدانم.
از طرفی جو مدوررا ملقب به جو مَد( جو دیوانه!) در صنعت کمیک و گیم کاملاً شناخته شده است. به واقع لقب دیوانه کاملاً برازندهی این هنرمند غربی با سبک منحصر به فرد شرقیاش است. حالا بعد از ۷ سال دوری از دنیای کمیک با استایل وسترن آمریکایی و طعم مانگای آسیایی بازگشته تا با انفجار تراوشات ذهنیاش حمام خون راه بیاندازد.
در این کمیک به اندازه کافی به هر دو پارامتر طراحی و داستان اهمیت داده شده است اما داستان خوب این کمیک بیشتر مدیون طراحیاش است. بخش اعظم داستان با طراحی روایت میشود ولی مونولوگها و دیالوگها کوتاه، راحتخوان است و جمله اضافه نمیگوید. آرک کوتاه است، ۳ قسمت بیشتر ندارد و مخاطب حتی فرصت نمیکند با ویلنهای جدید آشنا شود. تنها مشکل روایت داستان هم همین است. ابرشرورانی که معرفی میشوند خیلی زود محو میشوند برای مثال کاراکتر شیکارو فقط و فقط یک فیلر بود تا خیلی راحت از پای درآید. کمیک تأکیدش بروی کاراکتر ولورین است، حق هم دارد اسم کمیک همین است: ولورین وحشی.
ولورین وحشی در این آرک به نسبت مناسبی از تمامی المانهای یک کمیک اکشن، درام، فانتزی و حتی ترسناک و البته خشن بهره میجوید، ایدهی جدیدی برای ارئه ندارد و از همان پیام «ولورین وحشی است، فقط میدرد و در نهایت آرام میگیرد» به طرز درستی استفاده میکند و باز هم در مجموع یک آرک کوتاه و موفق دیگر به کارنامهی زوج مدوررا و ولز اضافه میکند.